معنی اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن, معنی اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن, معنی اok، ufms، تcacmdd، imاd ;ctتi mاfcd، اok lcbj, معنی اصطلاح اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن, معادل اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن, اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن چی میشه؟, اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن یعنی چی؟, اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن synonym, اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته وابری، اخم کردن definition,